۱۳۸۱/۰۶/۱۰

فرهاد درگذشت.....
..........................
"فرهاد مدتی پيش در پاسخ به اصرار محمود تهرانی، از همکاران بخش فارسی بی بی سی، در باره زندگی و آثارش، گفت که همه چيز را در ترانه هايش گفته است.
فرهاد از جمله معدود هنرمندان موسيقی پاپ بود که پس از انقلاب اسلامی ايران، در سال 1357، کشور را ترک نکردند."
..........................
فرهاد يکي از خوانندگان مورد علاقه من بوده و هست....
شعرهايي که خوانده و سروده فوق العاده عميق هستند.....
علت علاقه من به او نيز همين است....
او رفت اما نام و يادش در جان و روحمان باقي و جاريست.....
.........
از او :
زردها بيهوده قرمز نشدند...
قرمزي رنگ نينداخته بيهوده بر ديوار...
صبح پيدا شده اما
آسمان پيدا نيست....
صبح پيدا شده اما
آسمان پيدا نيست....
گرته ي روشني مرده برفي همه کارش آشوب...
بر سر شيشه هر پنجره بگرفته قرار....
من دلم سخت گرفته ست از اين...
ميهمان خانه مهمان کش روزش تاريک...
که به جان حق نشناخته، انداخته است....
چند تن خواب آلود؟ ، چند تن نا هموار؟، چند تن ناهشيار؟
.............................................................................
روحش شاد.

هیچ نظری موجود نیست: