۱۳۸۴/۰۱/۰۸

مهر بايد "مهر" باشد ....
خالص و بي ريا ....
نه به خاطر دريافت پاسخي متقابل ،
بلكه تنها و تنها به خاطر ذات و ماهيت "مهر" ....
...
و چه زيباست چنين مهرورزي ....
هر چند كه سخت است ، اين چنين بودن ،
مهر ورزيدن و انتظار و توقعي در قبال پاسخش نداشتن ...

۱۳۸۳/۱۲/۳۰

سالي كه گذشت ، سال عجيبي بود!
طبعا اتفاقهاي عجيبي هم افتاد!
الان كه تك تك روزهاش رو از نظر ميگذرونم ،
از يه نظر احساس خستگي ميكنم ،
از اين همه شب و روزي كه اومد و با خستگي گذشت ...
از اين همه تلاش بي وقفه در روزها و شبهاش ...
اما با اين وجود ،
احساس ميكنم در مجموع بد نبود ....
درسته اون جوري هم كه من دوست داشتم نشد ،
اما همين "نشدن" من رو صبورتر از پيش كرد ...
شايد رمز تمام سختي ها و رنج ها ،
همين صبورتر شدن باشه ...
...
امسال چيزهاي زيادي ياد گرفتم ،
با آدمهاي زيادي آشنا شدم ،
كتابهاي خوبي خوندم ،
...
اميدوارم سال جديد ،
بهتر از امسال باشه ،
يا بهتره بگم ،
بهتر از امسال بشيم!
چرا كه بي ترديد ، بهتر شدنش در دستان خود ماست ...

۱۳۸۳/۱۲/۲۱

آدمي حتي به اميدي واهي نيز دل مي بندد ...
و همان اميد واهي ،
وادارش ميكند كه راه را ادامه دهد ،
و از حركت باز نايستد ...
.....
گويي درون آدمي را ، انرژي و نيرويي فوق العاده فرا مي گيرد ...
به خاطر همين نيروي نامرئي هم كه شده ،
بايد اميدوار بود ،
و از "احتمال" واهي بودن آن اميد نبايد ترسيد ....
....
..
.

۱۳۸۳/۱۲/۱۵

به دنبال جايي از روي آدرسي ميگردي ...
آدرس بسيار ناقص بيان شده ...
از شانس خوبي كه داري! ، بارون هم شر شر ميباره ....
راه ميري و اسمهاي تموم خيابونها رو با چشمهاي كاملا باز! جستجو ميكني ....
نمي يابيش!
بارون شديدتر شده ....
از مردم سئوال ميكني ...
...
يكي ميگه نميدونم!
يكي ديگه ميگه : "بگذار فكر كنم ..... "
و بعد از اندكي فكر كردن آدرس اشتباهي رو بهت ميده ،
كه بعد از اينكه يه دور قمري! ميزني تازه متوجه ميشي اشتباه كرده بوده ....
در نهايت پناه مي بري به يه پسر بچه كوچولو !
خيلي سريع فكر ميكنه و برات توضيح ميده...
توضيحش هر چند ناقصه اما لا اقل به مقصد ، نزديك ترت ميكنه ....
.....
در نهايت متوجه ميشي جايي كه دنبالش بودي ،
50 متر بالاتر از اون محدوده اي بوده كه هي توش چرخ ميزدي!
علت اين چرخ زدنت هم چيزي جز اينكه آدرس اساسا اشتباه بوده نيست!
.....
پي به يك نكته جالب اما پرهزينه ميبري!
هميشه در زمانهايي كه به دنبال چيزي ميگردي و در اطراف نمي يابيش ... ،
بايد فراتر از تعاريف اوليه و ذهنيتها ، به سراغ جاهاي غير معمول بروي!
......
......
چاره چيست ؟ براي پي بردن به بعضي نكات ،
تنها راه ، تجربه عملي شون هست ،
حتي اگر هزينه اي برابر 2 ساعت معطلي
و خيس شدن زير بارون داشته باشه !!!