از ماست که برماست!
وقتی در انتخابات شرکت نمی کنیم ،
به بهانه اینکه با شرکت نکردن همه چیز درست خواهد شد!!!
...
و از طرف دیگر هیچ برنامه مشخص دیگری هم نداریم!
و منتظر نشسته ایم تا اوضاع جامعه به یکباره و در معجزه ای! ،
تغییر کند و به یک لحظه همه چیز بر وفق مرادمان شود!
...
وقتی ملت بی برنامه ای هستیم ...
و تنها به فکر امروزمان هستیم و بی خیال فرداها ،
و تنها و تنها به همین دم مشغولیم ...
...
وقتی تنها خود را می بینیم و بس ،
و حال و روز دیگران برایمان اهمیتی ندارد ...
...
وقتی حتی حاضر نیستیم هزینه ای هر چند کوچک ،
در راه بهبود اوضاع جامعه مان کنیم ...
...
وقتی توقع داریم نمایندگانی از طرف ما ،
تمام هستی و زندگی و توانشان را در راه "ما" خرج کنند ،
تا همه چیز آن طور شود که "ما" می خواهیم ،
و در طرف مقابل ، خودمان حاضر به همراهی آنان ،
و پشتیبانی از آنها نیستیم ،
و تنها نظاره گری بیش نیستیم ،
و اگر پایش بیفتد و به اقدام و یاری ما احتیاجی باشد ،
از جایی که در آن نشسته ایم حتی تکانی هم نخواهیم خورد!
...
و وقتی در این هنگامه ،
نمایندگان "ما" به تنهایی کاری از پیش نمی برند ،
بر آنان خرده می گیریم و به مانند اخلاق همیشگی مان ،
به باد انتقاد و فحش و تهمت و ناسزا می گیرمشان که :
" اینها هم مثل بقیه بودند!
اینها هم به دنیال منافع خود و اطرافیانشان بودند!
همه چیز تنها فیلمی بود برای خر کردن من و شما!
همه شون سر و ته یه کرباسند!
مردم رو خر؟ فرض کردند!
و ............... "
...
به حال خود باید بگرییم ...
به حال گذشته و امروز و فردای خود ...
ما با یکدیگر بد کرده ایم ،
و از بد روزگار ، بد خواهیم کرد ...
...
گریزی نیست!
جز درس گرفتن از گذشته ...
ای کاش اشتباهات گذشته را دوباره تکرار نمی کردیم ...
با رای ندادن گذشته ما ، چیزی درست نشده ...
و با رای ندادن فردا نیز ، چیزی درست نخواهد شد ...
که برعکس ،
بر خراب تر شدنش نیز خواهیم افزود ...
بدون پشتیبانی و خواست تک تک ما ،
و بدون مشارکت مان ،
حتی بر سر انتخاب میان بد و بدتر ،
اوضاع مان بهبود نخواهد یافت ...
...
حتی اگر انتخاب ها "ایده آل" نباشد ،
باز هم انتخاب از میان آنچه موجود است ،
عاقلانه ترین کار است که لااقل بدتر از این که هست نشود...
نگوییم که دیگر بدتر از این نمی شود که خود بهتر می دانیم که می تواند بدتر از این شود!
...
اگر از بدتر شدن اوضاع لذت می بریم ،
فردا در انتخابات شرکت نکنیم!!!
و اگر برای امروز و بیشتر برای "فردا" نگرانیم ،
شک نکنیم که شرکتمان ،
در تعیین سرنوشت فردا ،
بی هیچ تردیدی موثر است ...
...
ای کاش کمی عاقلانه می اندیشیدیم ،
و از توهم های هر روزه بیرون می آمدیم ...
و حاضر بودیم تنها "اندکی" در راه موفقیت و پیروزی "خود" هزینه کنیم ...
...
..
.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر