۱۳۸۳/۱۲/۰۷

اين هم همان چشم بصيرت ،
كه از نبودنش مي ناليدي ...
خواب هم نمي بيني ،
كه حقيقتش ، بي هيچ كم و كاستي ،
قابل رويت است!
نشانه ها را بارها و بارها ، تا كنون ،
با همين چشمان ظاهر ي ات ، رويت كرده اي ...
خوابي يا بيدار ؟
به نظر خواب آلود مي آيي از درون ،
كه اگر بيدار بودي ،
از نداشتن چشم بصيرت و
نديدن نشانه هاي مثبت ،
سخن نمي گفتي ...
اي كاش براي هميشه بيدار ميشدي ،
نه براي لحظه اي و بعد خوابي مكرر .
اي كاش ...

هیچ نظری موجود نیست: