۱۳۸۵/۰۷/۰۹

دیروز بعد از مدتها یه خونه تکونی حسابی کردم ...
تازه فهمیدم چقدر کتاب نخونده دارم!
کتابهایی که حتی اسماشون رو هم یادم رفته بود ،
و برام تازگی داشتند!
خاطرات تلخ و شیرین گذشته ، عجیب برام زنده شد!
خیلی از روزنامه ها و مجلات سالهای پیش رو هنوز نگه داشتم ،
البته به صورت گلچین ...
نگاهشون میکنم ...
تیترها رو میخونم ...
اون روزها زنده میشن ...
خاطرات میان جلوی چشمام ...
همگی شون تک به تک از مقابل دیدگانم می گذرند ...
چه روزهایی بود ...
اون روزها عطش عجیبی داشتم برای دانستن ...
یادش بخیر ...
...
...
...
..
.

هیچ نظری موجود نیست: