۱۳۸۱/۰۷/۲۲

ميرم سراغ سياوش قميشي و گوش مي سپارم به شعر و آهنگ زيباش! :
.
.
.
.
سکوتم از رضايت نيست ،
دلم اهل شکايت نيست
هزار شاکي خودش داره ،
خودش گيره ، گرفتاره ...
همون بهتر که ساکت باشه اين دل
جدا از اين ضوابط باشه اين دل
از اين بدتر نشه رسوايي ما
که تنهاتر نشه تنهايي ما
که کار ما گذشته از شکايت
هنوزم پايبنديم در رفاقت
ميريزه تو خودش دل غصه هاشو
آخه هيچ کس نمي خواد قصه هاشو .
کسي جرمي نکرده گر به ما ،
اين روزها عشقي نمي ورزه ...
بهايي داشت اين دل پيشترها ،
که در اين روزها نمي ارزه!
.
.
.
.
بهايي داشت ،
بهايي ...
.
.
.
.

هیچ نظری موجود نیست: