۱۳۸۸/۰۲/۰۷

بسیار عصبانیه ...
مشغول گله کردن از کارمندای قبلیشه ...
اینکه دزد بودند!
اینکه حقه باز بودند!
اینکه بی انصاف بودند!
اینکه بی سواد بودند!
اینکه نفهم بودند!
اینکه این همه بهشون لطف کرده و کار یاد داده و
در آخر کارش رو یا نصفه گذاشتن و رفتن ...
و یا به شرکت رقیب فروختن!
اینکه با کارهاشون خسارت های میلیاردی بهش زدن ...
و ...
...
و من به این فکر می کنم که چیزی که عوض دارد گله ندارد!
...
..
.

هیچ نظری موجود نیست: