خود می دانم که این پریشانی را ،
درمانی نباشد ...
با این وجود ،
هر بار به دنبال راهی می گردم تا شاید ،
این راه ، درمانی باشد و آرامشی و انرژی دوباره ای ...
و پس از گذران راه ،
باز به همان حکم اول می رسم و روز از نو روزی از نو ...
گویی این جهان را با پریشانی عجین کرده اند ...
زرق و برق این دنیا و خوشی ها و ... ،
همه و همه بهانه ها و راه هایی هستند برای فرار از این پریشانی ... ،
و هیچ کدام در نهایت امر درمان این درد نیستند ...
...
تو مانده ای و پریشانی ...
به دنبال درمان این درد می گردی ...
و هیچ نمی یابی ...
هیچ ...
...
..
.
درمانی نباشد ...
با این وجود ،
هر بار به دنبال راهی می گردم تا شاید ،
این راه ، درمانی باشد و آرامشی و انرژی دوباره ای ...
و پس از گذران راه ،
باز به همان حکم اول می رسم و روز از نو روزی از نو ...
گویی این جهان را با پریشانی عجین کرده اند ...
زرق و برق این دنیا و خوشی ها و ... ،
همه و همه بهانه ها و راه هایی هستند برای فرار از این پریشانی ... ،
و هیچ کدام در نهایت امر درمان این درد نیستند ...
...
تو مانده ای و پریشانی ...
به دنبال درمان این درد می گردی ...
و هیچ نمی یابی ...
هیچ ...
...
..
.