۱۳۸۷/۰۴/۲۹

دو سال و چند ماه گذشت ...
روزهای عجیبی بود ...
و اتفاقات عجیب و غریب زیادی افتاد ...
چقدر زود گذشت ...
هیچ وقت این روزها رو فراموش نخواهم کرد ...
روزها ، مکان ها ، اتفاقات ، دوستی ها ، شادی ها ، غم ها ، دردها و رنج ها ...
همه و همه تا همیشه در ذهنم ثبت خواهد ماند ...
...
بیست سال دیگر به این روزها از چه زاویه ای نگاه خواهم کرد ؟
بیست سال دیگر که از این مکان ها بگذرم به چه خواهم اندیشید ؟
بیست سال دیگر چه حسی خواهم داشت از یادآوری این روزها و این لحظات ؟
بیست سال دیگر ...
...
..
.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

و اگر زمانی رفتیم

پس از مدتی گرد فراموشی

تصویر ما را در آینه یادها خواهد پوشاند

و بازهم جهان به روی دوستانمان، که دوستشان داشتیم و دوستمان داشتند

لبخند خواهد زد

و شاید شیرینی دنیا

همین فراموش کاریها باشد.

ناشناس گفت...

به شکوفه ها
به باران
برسان سلام ما را