تير هم گذشت و مرداد هم به نيمه نشست ...
كه آن نيز خواهد گذشت و در پي اش ديگري نيز ...
...
خستگي اين روزها را هيچ جايگزيني نيست ، اما
چاره اي هم جز گذرانشان نيست ...
...
فراموش نبايد كرد اگر چيزي را به هر دليلي پذيرفتي ،
مجبوري تا پايانش را حتي با دشواري بپيمايي ...
...
اگر از تصميم ديروزت پشيماني ،
چاره اي جز پشت سر گذاشتنش نداري ...
تنها كاري كه از دستت بر مي آيد اين است كه
تصميم فردايت را حساب شده تر و آگاهانه تر برگزيني ...
...
مرداد نيز خواهد گذشت ...
شهريور نيز در پي اش ...
و ديگري نيز ...
آنچه مي ماند خاطره اين روزهاي به ظاهر دشوار است و
نتيجه اي كه دوست داري در آينده ، شيرين باشد
تا طعم تلخ اين روزها را جبران كند ....
...
..
.
۱۳۸۳/۰۵/۱۰
۱۳۸۳/۰۴/۲۸
جز آب چيز ديگري نمي بيني ......
غوطه وري در درياي مواج و به انتهاي اين بيكران مي انديشي ...
شايد هم عظمت ابتدا و ريشه اش ، به حيرتت واداشته ...
امواج آرام آرام و گاهي كمي تندتر به بالا و پايين مي برندت
و تو خود را بي هيچ تعلقي رها كرده اي ...
كه به رهايي مي انديشي و بس ...
...
..
.
اينجا تنها آرامش حكمفرماست ...
به دور از هرج و مرج و بي نظمي و دردهاي هر روزه ات ،
كه مي خواهي در آن لحظه فراموششان كني ...
اينجا تنها دريا حكمفرماست ...
هر چند گاهي قربانياني را به مهماني عمق خويش پذيراست ،
اما چنان حكمفرمايي را نيز ، حكمتي است ...
...
..
.
و حالا بر آسمان خيره شده ام و بر آبي زلال و بي همتايش ...
به دنبال چيزي مي گردم گويي ...
هر چه جستجو مي كنم چيزي نمي يابم ،
گاهي با پرواز مگسي ، به خود مي آيم و دوباره به جستجو ادامه مي دهم ...
تنها چيزي كه مي يابم ، ناكجا آبادي است در آن ارتفاعات بيكران آسمان ...
به تو مي انديشم ، به تو كه چه زيبا و حيرت انگيز ،
اجزاي اين جهان را به هم پيوند داده اي ...
گويي بي كراني دريا و آسمان دريا را پيوندي هميشگي و رويايي است ...
هر چند ميانشان فاصله است ،
اما هر دو از وجود هم سيراب مي شوند ...
و بي شك اين پپوند دريايي و آسماني تا ابد ادامه دارد ...
...
..
.
غوطه وري در درياي مواج و به انتهاي اين بيكران مي انديشي ...
شايد هم عظمت ابتدا و ريشه اش ، به حيرتت واداشته ...
امواج آرام آرام و گاهي كمي تندتر به بالا و پايين مي برندت
و تو خود را بي هيچ تعلقي رها كرده اي ...
كه به رهايي مي انديشي و بس ...
...
..
.
اينجا تنها آرامش حكمفرماست ...
به دور از هرج و مرج و بي نظمي و دردهاي هر روزه ات ،
كه مي خواهي در آن لحظه فراموششان كني ...
اينجا تنها دريا حكمفرماست ...
هر چند گاهي قربانياني را به مهماني عمق خويش پذيراست ،
اما چنان حكمفرمايي را نيز ، حكمتي است ...
...
..
.
و حالا بر آسمان خيره شده ام و بر آبي زلال و بي همتايش ...
به دنبال چيزي مي گردم گويي ...
هر چه جستجو مي كنم چيزي نمي يابم ،
گاهي با پرواز مگسي ، به خود مي آيم و دوباره به جستجو ادامه مي دهم ...
تنها چيزي كه مي يابم ، ناكجا آبادي است در آن ارتفاعات بيكران آسمان ...
به تو مي انديشم ، به تو كه چه زيبا و حيرت انگيز ،
اجزاي اين جهان را به هم پيوند داده اي ...
گويي بي كراني دريا و آسمان دريا را پيوندي هميشگي و رويايي است ...
هر چند ميانشان فاصله است ،
اما هر دو از وجود هم سيراب مي شوند ...
و بي شك اين پپوند دريايي و آسماني تا ابد ادامه دارد ...
...
..
.
۱۳۸۳/۰۴/۱۸
بارها پذيرفته ام ،
رسم اين زندگي را ،
و واقعيتهاي جاري اش را ....
...
و بارها به اول خط برگشته ام
و ناله سر داده ام ،
از رسم اين زندگي
و واقعيتهاي جاري اش! ...
...
و بارها از خوشحالي به انتها رسيده ام ،
از موفقيت ها و كاميابي هاي گاه به گاه ...
...
و اين "بارها و بارها" مدام تكرار شده اند
كه گويي تكرار اين "چرخه" را ، حكمتي بايد ...
رسم اين زندگي را ،
و واقعيتهاي جاري اش را ....
...
و بارها به اول خط برگشته ام
و ناله سر داده ام ،
از رسم اين زندگي
و واقعيتهاي جاري اش! ...
...
و بارها از خوشحالي به انتها رسيده ام ،
از موفقيت ها و كاميابي هاي گاه به گاه ...
...
و اين "بارها و بارها" مدام تكرار شده اند
كه گويي تكرار اين "چرخه" را ، حكمتي بايد ...
۱۳۸۳/۰۴/۱۱
معماي غريبي است!
تمام سئوالات سخت را كه ديگران بر دشواريشان سوگند ياد كرده اند ، حل كني ...
و از پس حل يك سئوال ساده كه همگان حلش كرده اند ، برنيايي !
...
......
...
معماي عجيبي است!
تمام مشكلات بزرگ و طاقت فرسا را پشت سر بگذاري ...
و از پس حل يك مشكل ساده برنيايي !
...
......
...
چاره اي نيست! بايد با غريبي و عجيبي معمايي اين چنين ، كنار آمد ! .....
تمام سئوالات سخت را كه ديگران بر دشواريشان سوگند ياد كرده اند ، حل كني ...
و از پس حل يك سئوال ساده كه همگان حلش كرده اند ، برنيايي !
...
......
...
معماي عجيبي است!
تمام مشكلات بزرگ و طاقت فرسا را پشت سر بگذاري ...
و از پس حل يك مشكل ساده برنيايي !
...
......
...
چاره اي نيست! بايد با غريبي و عجيبي معمايي اين چنين ، كنار آمد ! .....
اشتراک در:
پستها (Atom)