۱۳۸۱/۰۹/۰۹

مسافران را قبلا نديده بودم ، اما
تعريفش رو شنيده بودم!
کارگردان هم که "بهرام بيضايي" و ...
پس به راه افتادم واسه ديدن اين فيلم...
فيلم شروع شد...
زيبا بود...
رويايي بود...
رويايي هم تموم شد...
،
اولاي فيلم ، نمايش دهنده واقعيت هاي کاملا طبيعي و عادي زندگي ،
که ميتونه واسه هر آدمي اتفاق بيفته ،
و انتهاي فيلم ، که تحقق يه رويا بود ،
تحقق يک اعتقاد ، ايمان و تعلق خاطر ...
که ميتونه تو ذهن هر کسي (اگر خودش بخواهد) شکل بگيره و وقوع پيدا کنه!
.
خلاصه زيبا بود! اگر وقت داشتيد ، بد نيست اين فيلم رو ببينيد!
.
-------------------
.
آقا داداش افطاري دعوت کرده بود برم خونشون!
راه افتادم ، اون هم تو چه روزي!
يه روز باروني!
اون هم چه باروني!
تا رسيدم خونشون خيس آب شده بودم!
روبوسي کرديمو آماده افطار شديم...
آقا داداش هم که تنهايي خوب! آشپزش کرده بود! ، مشغول تهيه افطار شد!
بعد از افطار مشغول صحبت شديم!
در حول و حوش همه چيز!
از کتابهايي گفت که خونده بود و در حال خوندن بود...
از اينکه تو ماه رمضوني به جاي کارهاي معمول ،
کتابهايي با ارزش خونده بود ...
از عشق گفت و از دوست داشتن ...
با حرفهايي که زد بهتر تونستم فرق بين اين دو تا رو! تشخيص بدهم!
نميدونم چه جوري است که هميشه حرفهاش به دلم ميشينه!
خلاصه حال و هواي با صفايي بود...
،
از "او" متشکرم که مرا با معناي واقعي "زندگي" آشناتر کرد!

۱۳۸۱/۰۸/۲۵

دوست عزيزي در نظرخواهي وبلاگم نوشتند:
،
سلام
ما متاسفانه دچار شستشوی مغزی شده ايم. دوست من! محاسن و معايب اين ماه را در کنار هم قرار بده و انوقت قضاوت کن....قسم که قصد رنجاندن ندارم اما....بیاییم چشمانمان را به واقعیات باز کنیم...
هميشه شاد باشی....
سودابه
،

و جواب من:
،
سودابه عزيز!
اول از همه اينکه من به عقيده و ديدگاه شما احترام ميگذارم!
اما شايد نياز باشه که يکم عقيده خودم رو براتون شرح بدهم ، شايد ابهاماتتون برطرف بشه!
روزه به نظر من فقط نخوردن چيزي در يک بازه زماني خاص نيست!
قبول دارم که تو کشور ما ( متاسفانه!) مسائل ديني بد جا افتاده !
بد تبليغ شده ! و حتي بسيار غلط بهش عمل شده! و ....
قبول دارم خيلي ها ، روزه رو فقط سحري خوردن ،
چند ساعت چيزي نخوردن و افطار کردن مي دونند!
،
اون هم چه افطاري ....! کلي غذا و آش و شعله زرد و ميوه و ....!
جوري که تو طول اين ماه روز به روز چاق تر ميشوند و ....!
نه! فکر نميکنم روزه اين باشه!
،،،،
فکر نميکنم روزه کسي که ادعاش هم ميشه و در عين حال "مردم آزاري " ميکنه!
در عين حال "کلاه برداري" ميکنه ،
در عين حال به ديگران تهمت ميزنه ، توهين ميکنه ، ... قبول باشه!
،،،،
روزه يعني "انسان بودن" و "انساني زندگي کردن"
و يا به "انساني" زندگي کردن نزديک شدن!
روزه يعني عادت کنيم که "حيواني" زندگي نکنيم!
،
يعني به ياد هم وطنمون باشيم که يک لقمه نون نداره بخوره!
يعني چند لحظه حال و هواي اون رو درک و لمس کنيم!
،
اگر کسي که روزه ميگيره ، در طول روز گرسنه نشه!
يعني اون قدر تو سحري و افطار خورده باشه که گرسنگي رو حس نکنه! ،
اون روزه نگرفته! سر خودش رو کلاه گذاشته!
،
اگر کسي که ادعاش ميشه روزه است به عقيده "شما" توهين کنه ! پشت سر مردم "غيبت" کنه ،
اگر بد اخلاق باشه! اگر با زن و بچه اش خوش رفتاري نکنه!
اگر .....
روزه اش روزه نيست!
،،،،،
قبول دارم بد جا افتاده تو ذهن ما !
ولي من اگر اين ماه رو دوست دارم و اگر ميگم اين ماه زيباست ،
به خاطره چيزهاييه که گفتم!
،
به خاطره اينه که سعي کنم تو اين ماه "از خودگذشتگي " کنم!
.... که يه کم حال و هواي افرادي که نون واسه خوردن ندارن ، درک کنم!
.... که اگر تونستم اگه در توانم بود ، کمکشون کنم !
.... که دروغ نگم ، غيبت نکنم ، به عقيده ديگران احترام بگذارم !
.... که انسان باشم و سعي کنم به "انساني زندگي کردن" نزديک بشم!
.... که از نعمتهاي خدا لذت ببرم! چه از زيباييهاي مادي چه زيباييهاي باطني!
،
و البته مهم تر از همه اينکه:
اين 30 روز روزه گرفتن ، منجر بشه به اينکه بعد از اين ماه هم خود به خود ، "انسان!" باشم !
و انساني زندگي کنم!
و اون خصوصيات رو که تو اين ماه سعي کردم رعايت کنم بعد از اين هم ادامه بدهم!
،
سودابه جان!
به ظاهر مسلمون! بودن و ادعاي مسلموني کردن هيچ اهميتي نداره!
مهم انسان بودنه!
مهم اينه که بدونيم واسه چي تو اين دنياييم و هدفمون چيه؟
مهم انسان بودن و انساني زندگي کردنه!
همين و بس!

حالا اگر شما فکر ميکنيد از راه ديگري هم ميشه انساني زندگي کرد ،
خيلي عاليه! همون راه رو ادامه بدهيد!
،
خوشحال ميشم نظرات دوستان رو در اين باره بدونم!

۱۳۸۱/۰۸/۱۹

چقدر زيباست! اين ماه!
اگه بخواهم راستشو بگم! ،
من اون لحظه افطار! رو خيلي زياد دوست دارم!
ميدونيد مثل به پايان رسيدن يک آزمون ميمونه!
مثل تموم شدن انتظار ميمونه!
مثل لحظه وصال دو تا عاشق و معشوق ميمونه!
مثل....
البته از سحر تا افطار هم صفاي خودش رو داره!
اون هم مثل زمان امتحان دادن ميمونه!
مثل انتظار کشيدن ميمونه!
مثل لحظه هاي هجران و دوري دو تا عاشق و معشوق ميمونه! ،
هجران و دوري که يه عالمه صفا توش موج ميزنه!
،
خلاصه زيباست اين ماه !
از دستش نديد که زود مياد و خيلي زود هم ميره!

۱۳۸۱/۰۸/۱۲

واي خدا شکرت!
خوشم ، شادم ، سرحالم!

،
راستشو بخواين ديگه خودمم داشتم از اين همه "افسرده! نويسي" خسته ميشدم!
اما خوب بالاخره تو زندگي از اين لحظات زياد پيش مياد!
اون هم براي من!
،
ماه رمضون داره شروع ميشه....
چقدر اين ماه رو دوست دارم ، چقدر ....
اون لحظه افطار رو که نگو ...!
بعد از يک روز روزه گرفتن و صبر و تحمل ، موقع افطار بالاخره زمان "وصال!" فرا ميرسه و...!
،
بايد زندگي کرد! ،
بايد با زندگي مدارا کرد! ،
البته اگر لازم شد! کمي هم بايد با زندگي جنگيد! ،
،
بايد اميدوار بود! بايد لبخند زد! بايد ....